دیشب با حامد و مهدی و مظاهر رفتیم سینما. البته مهندس فخری هم بعد آمد. به خاطر چند نقدی که دربارهی دعوت خوانده بودم و به خاطر فیلمهایی که در این چند سال، از حاتمیکیا دیده بودم، حس خوبی از دیدن دعوت نداشتم. حتی وقتی بلیت گرفته بودیم و منتظر مهندس فخری بودیم، باز هم اعتراض داشتم که چرا به جای دعوت، فرزند خاک نمایش نمیدهد این سینما تربیت.
حس خوبی نداشتم. شاید بهتر است بگویم حس بدی داشتم. حضور چند شخصیت مشهور در ابتدای فیلم را نمیتوانستم تحمل کنم. آن هم شخصیتهایی که هیچ کارکرد مهمی نداشتند و انگار تنها مشهور بودنشان، آنها را به فیلم کشانده بود. شـ.ریفینیا و مـ.هناز افـ.شار.
فیلم که جلوتر میرفت، یادم رفت که قرار بود زیاد جدیاش نگیرم و تنها در حد سینما آمدن برایش حساب باز کنم. نمیخواهم وارد ریز جزئیات فیلم بشوم. چون چیزی نمیدانم و احساس میکنم همان بند پیشین هم بزرگتر از دهان بوده. فیلم که تمام شد، آمدیم بیرون. داشتیم که نه! بچهها داشتند دربارهی فیلم حرف میزدند. و نظرشان را میگفتند. آقای فخری هم گفت فیلم خوبی بود. و ادامه داد و انتقادی هم از فیلم کرد. و بعد از آن بلافاصله گفت اما البته در مقایسه با فیلم کسانی مثل دهنمکی، بهتر بود به هر حال.
من نمیخواهم مقایسه کنم اصلا. به هیچوجه هم دنبال ارزشگذاری فیلم این و آن نیستم. چون دربارهی فیلم دیدن، خودم را یک حرفهای نمیدانم. اما این آزارم میدهد که کسی بخواهد ابراهیم حاتمی کیا را با مسعود دهنمکی حتی مقایسه کند. نمیتوانم قبول کنم کسی که حاتمی کیا را سینماگر میداند، دهنمکی را هم سینماگر بداند. غیرقابل تحملتر اینکه کسی حاتمی کیا و دهنمکی را فیلمساز انقلاب و دفاع مقدس بداند.
البته باید واقعبین باشیم. بالاخره اینجا ایران است. و کشوری است که اخراجیهای مسعود دهنمکی آنقدر فروش میکند که کارگردانش چنان احساس قدرتی پیدا میکند که در جشنوارهی فیلم فجر داد و بیداد راه بیندازد.
«مسعود دهنمکی دارد با این فیلمهایش، فرهنگ دفاع مقدس را به جامعه برمیگرداند. دارد از دریچهای به دفاع مقدس نگاه میکند که کسی تا امروز این کار را نکرده است». واقعا اینگونه است؟ من هیچ چیز از فیلمسازی نمیدانم. اما این را میدانم که سینمای مسعود دهنمکی و مهمتر از آن، فرهنگ رفتاری مسعود دهنمکی، بیمایهتر و فقیرتر از آن است که جز با جمع کردن همهی مشهوران سینما و بازی کردن با خطوط قرمز-که خودش ادعا میکند رمز موفقیتش بوده است-، بتواند سر پا بایستد.
اگر قرار است حاتمی کیا -آنچنان که بعضی میگویند- فیلمساز ضدجنگ شده باشد، دربارهی دهنمکی باید چه گفت؟ من سوالی دارم. واقعا دهنمکی به دنبال چیست؟ میخواهد همه را به دفاع مقدس خوشبین کند؟ میخواهد بگوید جنگ آنقدرها هم که همه میگویند خشن و بیرحم نبوده است؟ همین؟ جامعهای که روزگاری چارهای جز تحمل افراطهای این آدم نداشته، امروز باید تفریطهایش را تحمل کند.
و البته این را هم یادم نمیرود و اصلا نمیتواند هم یادم برود که شان جامعهی ایرانی همین است که پرفروشترین فیلمهایش اخراجیها باشد و فیلمساز دفاع مقدسش مسعود دهنمکی. جای هیچ اعتراضی نیست.